مشخصات رمان:
📖 اسم رمان: شکلات تلخ
✍ نویسنده: پروین دروگر
📚 ژانر: عاشقانه، درام، اجتماعی
📥 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، کامپیوتر، آیفون و سایر دستگاهها
خانواده بیژن و مهشید با داشتن دو فرزند، نیما و سارا، و انتظار برای فرزند سومشان، زندگی خوشبختی دارند. اما سرنوشت برنامه دیگری برای آنها دارد. وقتی برادر مهشید آنها را برای عروسی خود به شمال دعوت میکند، سفر به یک کابوس تبدیل میشود. در میانه راه، مهشید دچار درد زایمان میشود و در یک لحظهی تنشزا، سیلیای به گوش نیما میزند. بیژن که از این اتفاق متأثر شده، ناگهان مجبور به ترمز میشود و ماشین در همان لحظه خاموش میشود. درست در همین زمان، کوه ریزش میکند و خودرو به دره سقوط میکند... اما این تازه شروع داستان است!
مشخصات رمان:
📖 اسم رمان: خندههای قشنگ
✍ نویسنده: طیبه سوری
📚 ژانر: عاشقانه، اجتماعی
📥 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، کامپیوتر، آیفون و سایر دستگاهها
داستان زندگی زنی که بعد از سالها زندگی مشترک از همسرش جدا شده و احساس میکند دنیا به پایان رسیده است... اما گاهی پایان، آغاز دنیایی جدید و متفاوت است. دنیایی پر از ماجرا، چالش و فرصتی برای دوباره خندیدن! آیا او میتواند راهی تازه برای شادی و عشق پیدا کند؟
مشخصات رمان:
📖 اسم رمان: چراغونی
✍ نویسنده: بهار
📚 ژانر: عاشقانه، اجتماعی
📄 تعداد صفحات: 429
📥 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، کامپیوتر، آیفون و سایر دستگاهها
همیشه همه عشقها نباید به وصال معشوق ختم شوند… و همیشه برای رسیدن به یک پایان خوش، لازم نیست همهچیز طبق خواستهمان پیش برود. داستان زندگی نورایِ ما، دختری که بهتازگی از خارج به ایران بازگشته و از فرهنگ ایرانی چیزی نمیداند، پر از فراز و نشیبهای جذاب است. او در این مسیر با پسری مذهبی و ورزشکار آشنا میشود که تفاوتهایشان داستانی پرکشش را رقم میزند… اما آیا این تفاوتها به یک سرانجام شیرین منتهی خواهند شد؟
مشخصات رمان:
📖 اسم رمان: دردانه
✍ نویسنده: ساحل
📚 ژانر: عاشقانه
📄 تعداد صفحات: 533
📥 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، کامپیوتر، آیفون و سایر دستگاهها
دختر دردانهی بهار، فرش سبز خود را جمع کرده و چمدانش را از باران پر کرده است. نسیم شکوفهها همراه اوست و چادر بهاریاش را بر سر دارد. او از این دیار عشق میکند و میرود… اما این دختر دردانه، رازی در دل دارد که او را پنهان کرده است. داستانی لطیف و احساسی که قلب خواننده را با خود همراه میکند.
دانلود رمان منی که سخت میگیرم – داستانی احساسی و پرکشش
مشخصات رمان:
📖 اسم رمان: منی که سخت میگیرم
✍ نویسنده: ارغوان.الف (Arghavan.A)
📚 ژانر: عاشقانه، اجتماعی
📄 تعداد صفحات: ...
📥 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، کامپیوتر، آیفون و سایر دستگاهها
حس عجیبی داشت. گیج بود. درست مثل شخصیتهای کارتونی زمان کودکیاش که وقتی مشت میخوردند، دور سرشان چند ستاره و پرنده میچرخید… منگ بود… در میان احساسی بین خواستن و نخواستن، دلتنگی و وسوسه، سردرگم شده بود. آیا او قادر خواهد بود از این دوگانگی عبور کند و مسیر درست را بیابد؟ این رمان، روایتی احساسی و پرکشش از عشق، تردید و چالشهای زندگی است.
دانلود رمان دختری با اسانس سیگار – داستانی از عشق، انتقام و هیجان
مشخصات رمان:
📖 اسم رمان: دختری با اسانس سیگار
✍ نویسنده: Mohadeseh.f (محدثه فارسی)
📚 ژانر: هیجانی، پلیسی، عاشقانه، انتقامی
📄 تعداد صفحات: 451
📥 فرمت: PDF
❌ فاقد فرمت EPUB
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، کامپیوتر، آیفون و سایر دستگاهها
این داستان درباره دختری است که از جنس شرارت، از جنس دود سیگار است! دختری که مردانه قد کشید، مردانه جنگید و مردانه زندگی کرد. اما تنها مشکلش، انتقامی بود که چشمانش را کور کرده بود! در این میان، پسری با چشمان سیاه و گیرایش، حسابی دل این دخترک را به بازی میگیرد… آیا این دخترک موفق میشود انتقامش را بگیرد یا سرنوشت مسیر دیگری برایش رقم زده است؟
مشخصات رمان:
داستان دربارهی دختری است که به فرزندی پذیرفته شده است و در خانهای با چهار پسر بزرگ میشود. شایعاتی مبنی بر رابطهی نامشروع مادرش با پدر خانواده وجود دارد و همین موضوع باعث میشود که یکی از پسرها به او دستدرازی کند. برای جلوگیری از اتفاقات ناگوار، خانواده تصمیم میگیرد پسرها را به خارج از کشور بفرستد. سالها بعد، به دلیل بیماری مادر، پسرها بازمیگردند و رازها یکی پس از دیگری آشکار میشوند…
مشخصات رمان:
شاه میداس من را نجات داد. او مرا از فقر و بدبختی بیرون کشید و به جایگاهی رفیع رساند. او مرا “گرانبهایش” مینامد، محبوبهاش. من زنی هستم که او با لمس طلاییاش مرا به طلا بدل کرد تا به همگان نشان دهد که به او تعلق دارم و تا قدرتش را به رخ بکشد. او به من امنیت بخشید و من قلبم را به او دادم. و اگرچه از کاخ بیرون نمیروم، در امن و امان هستم… تا زمانی که جنگ به قلمرو میرسد و یک معامله شوم سر میگیرد.
ناگهان، اعتمادم فرو میریزد و عشقم به چالش کشیده میشود. آنگاه درمییابم که شاید تمام آنچه دربارهی میداس میدانستم، اشتباه بوده است. این میلههایی که مرا در خود محبوس کردهاند، هرچند از طلا ساخته شدهاند، اما همچنان یک قفس هستند. و هیولاهایی که در بیرون، در انتظارند، ممکن است آرزو کنم که ای کاش هیچگاه آنجا را ترک نکرده بودم.