داستانی مملو از ماجراجویی، رمز و راز و لحظات هیجانانگیز! چند دختر اشرافزاده در جریان یک سفر دریایی، توسط دزدان دریایی ربوده میشوند. اما برخلاف انتظار، پس از ده روز موفق به فرار میشوند.
در اقدامی شجاعانه و غیرمنتظره، آنها به جای بازگشت به خانه، تصمیم میگیرند مدتی به عنوان دزد دریایی در اقیانوس زندگی کنند! این تصمیم، آغاز ماجراهایی هیجانانگیز، پررمز و همراه با چالشهای خطرناک خواهد بود.
سوفیا شایگان، دختری با اعتماد به نفس بالا و زبانی تند، مدیر رستورانیست به نام تشریفات که متعلق به پدرش است. همه چیز روال معمول خودش را دارد تا اینکه یک رستوران لوکس و مدرن در روبروی آن افتتاح میشود. اما صاحبان جدید این رستوران غریبههایی معمولی نیستند!
رقابتی جذاب، اتفاقاتی مشکوک، و حسهایی پیچیده بین سوفیا و پسر جوانی به نام با مداد فرهمند شکل میگیرد...
تشریفات فقط نام یک رستوران نیست؛ صحنهای است برای تقابل عقل و دل، قدرت و عشق!
با وجود مخالفتهای زیاد، مادر جیران تصمیم به ازدواج با صاحبکار خود، یاشار، میگیرد. اما تنها ده دقیقه پس از عقد و آن هم در جشن عروسی، درست جلوی چشمان جیران، مادرش خودکشی میکند!
ورود امیر بهادر باعث باز شدن زخمهای قدیمی و پردهبرداری از رازهایی میشود که جیران هرگز فکرش را نمیکرد. حالا او باید با واقعیتی روبهرو شود که ازدواج مادرش فقط یک نقشه بوده؛ نقشهای برای گرفتار شدن خودش...
📌 مشخصات رمان
📚 نام رمان: خان کوچک
✍️ نویسنده: فاطمه عبدی
📖 ژانر: عاشقانه، معمایی
📂 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و...
رمان خان کوچک، فواد خانی، مردی که با اخمهایش تن مردم روستا را میلرزاند، دل در گروی دخترعمویش دارد. اما درست در میان این عشق، سراب، خدمتکار عمارت، عاشق مردی فراری میشود و تصمیم به فرار با او میگیرد. این خیانت و فرار، زخمی عمیق بر غرور فواد میزند و او تصمیم میگیرد سراب را عذاب دهد تا زمانی که...
🔹 دخترعموی فواد متوجه عشق او میشود و حقیقتی را درک میکند...
🔹 اما در شب حجله، سراب توسط محمد دزدیده میشود و سرنوشت همه تغییر میکند...
📖 این رمان عاشقانه و معمایی، داستانی پر از کشمکش، عشق، خیانت و رازهای خانوادگی است که شما را تا آخرین صفحه مجذوب خود خواهد کرد.
در رمان سیاه مست جنازهی برهنه خواهرِ یارا، نامزدِ سهند خان بزرگ آبادی، صبح زود در خانه باغ یک مرد غریبه پیدا میشود. سهند خان به دنبال انتقام از این رسوایی و بیآبرویی، خواهر کوچیک یلدا را مورد هدف قرار میدهد. این داستان پر از پیچیدگیهای عاشقانه، معمایی و هیجانانگیز است که شما را درگیر احساسات و تصمیمات سرنوشتساز شخصیتها میکند.
مشخصات رمان سیاه نمایی:
رمان سیاه نمایی الوند، پسری که نتیجهی یک رابطهی اشتباه است، سالهاست که خانوادهاش را ترک کرده و زندگیای عجیب و پرماجرا را برای خود رقم زده است. این زندگی پر از افراد مختلف با شغلها و سیاستهای کثیف است. در مسائل کاری، او با یکی از رقبای بزرگ خود درگیر میشود و تصمیم میگیرد برای انتقام، به دختر تنهای آن شخص نزدیک شود. این دختر از کارهای پدرش آگاهی دارد و حاضر است برای نجات جانش، هر چیزی را قربانی کند.
رمان زندگی به وقت اقلیما داستانی جذاب و متفاوت با درونمایهای تخیلی است که در بسیاری از عقاید و مکتبها مورد تایید قرار میگیرد. این رمان حول موضوع تناسخ و تغییر هویت میچرخد و زندگی دختری به نام جانا را روایت میکند. جانا یک دختر نقاش مجرد است که در خانوادهای فرهیخته بزرگ شده و قرار است به زودی با شخصی ازدواج کند. اما حادثهای غیرمنتظره زندگی او را تغییر میدهد.
جانا در مسیر بازگشت از گالری به خانه با زانیار تصادف میکند و پس از چند روز در کما، خود را اقلیما ۲۵ ساله مییابد که یک خیاط متأهل و مادر است. جالب اینجاست که همسر اقلیما برادر زانیار بوده و هیچ زمینه ذهنی از جانا در ذهن آنها وجود ندارد. نکته عجیب این است که اقلیما در همان روز تصادف فوت شده بود. اما داستان به همین جا ختم نمیشود...
این رمان با پیچیدگیهای معمایی و عاشقانهاش، شما را تا پایان به دنبال کشف رازها و اتفاقات جذاب میبرد.
💥 اگر به رمانهای عاشقانه و معمایی با لایههای تخیلی و پیچیده علاقه دارید، این رمان را از دست ندهید!
رمان آسمان دیشب آسمان امشب داستان دختری به نام سارا را روایت میکند که علاقه زیادی به نجوم دارد و ویژگیهای خاصی از جمله عادتهای منحصر به فردی دارد. وقتی علیرضا وارد زندگیاش میشود، او تنها کسی است که به سارا نزدیک میشود. داستان، در ابتدا شاید کمی خستهکننده به نظر برسد، اما به مرور زمان مخاطب را درگیر میکند. این رمان عاشقانه و معمایی شامل صحنههایی جذاب و خاص است که مخاطبان خاص خود را دارد.
ضماد داستان نبات ملک زاده، دختری مهربان است که در یک روستای قدیمی زندگی میکند. او تنها فردی است که برای ادامه تحصیل به شهر رفته است. در این میان، خاقان مردی مغرور و جذاب که فرزند ارشد مرحوم جهانگیر ایزدی است، پس از مرگ برادرش، فرزند پنج ماهه او را به سرپرستی میگیرد.
اما در یک حادثه، نبات مجبور میشود تا برای نجات جان تک برادرش، تصمیمی سخت بگیرد و به خونبس تن دهد. این تصمیم، مسیر زندگی او را به کلی تغییر میدهد و مشکلات و چالشهایی پیش روی او میگذارد که داستان را به سمت هیجان و احساسات پیچیدهای میبرد.
رمان یاکان یک مرد سرد و بیاحساس است که بهعنوان بزرگترین قاچاقچی مواد در میان تمام افراد جامعه شناخته میشود. یاکان بهقدری وحشی و بیرحم است که هیچ کسی جرات نزدیک شدن به او را ندارد. اما همه چیز زمانی تغییر میکند که دختر سرکش و زیبا، فرزند سرهنگ، وارد زندگی او میشود. دختر نازپروردهای که هیچ علاقهای به تابعیت از قوانین و دستورات ندارد. اما هرچه بیشتر با یاکان درگیر میشود، آتش و تب شدیدی در دل هر دوی آنها شعله میزند.
یاکان، مردی که قسم خورده است هرگز به هیچکس آسیب نرساند، دیگر نمیتواند از احساساتش فرار کند. وقتی او به دختر دست پیدا میکند و نقشههای پیچیدهای برای انتقام میریزد، هیچکدام از آنها نمیتوانند پیشبینی کنند که این دنیای تاریک و پیچیده چه سرنوشتی برای آنها رقم خواهد زد.