رمان قاصدک های سپید داستان زندگی رستا، دختری بازیگوش و بیمسئولیت را روایت میکند. رستا با تکیه بر ثروت پدرش، بیشتر وقت خود را به تفریح و شیطنت میگذراند. در یکی از همین ماجراها، او نه تنها جان خود را به خطر میاندازد، بلکه باعث به هم خوردن رابطه تازهای که بین دوستش سایه و پسری به نام رضا شکل گرفته بود نیز میشود.
پدر رستا که از رفتارهای او به ستوه آمده، تصمیم میگیرد تا با قطع کردن پول تو جیبی او، تغییری در رفتارش ایجاد کند. او رستا را مجبور میکند تا در یکی از پروژههای خود مشغول به کار شود. این تصمیم آغاز مسیری جدید در زندگی رستا است که او را با چالشها و تجربههای جدیدی روبهرو میکند. در این مسیر، او با افرادی آشنا میشود که دیدگاهش نسبت به زندگی را تغییر میدهند و او را وادار به بازنگری در رفتارهای گذشتهاش میکنند.
آیا رستا میتواند با غلبه بر بیمسئولیتی و شیطنتهای خود، به فردی بالغ و مسئولیتپذیر تبدیل شود؟ آیا او در این مسیر جدید، عشق واقعی را پیدا خواهد کرد؟ رمان قاصدک های سپید با زبانی طنز و دلنشین، به این سوالات پاسخ میدهد و داستانی جذاب و سرگرمکننده را برای خوانندگان به تصویر میکشد.
رمان یاکان یک مرد سرد و بیاحساس است که بهعنوان بزرگترین قاچاقچی مواد در میان تمام افراد جامعه شناخته میشود. یاکان بهقدری وحشی و بیرحم است که هیچ کسی جرات نزدیک شدن به او را ندارد. اما همه چیز زمانی تغییر میکند که دختر سرکش و زیبا، فرزند سرهنگ، وارد زندگی او میشود. دختر نازپروردهای که هیچ علاقهای به تابعیت از قوانین و دستورات ندارد. اما هرچه بیشتر با یاکان درگیر میشود، آتش و تب شدیدی در دل هر دوی آنها شعله میزند.
یاکان، مردی که قسم خورده است هرگز به هیچکس آسیب نرساند، دیگر نمیتواند از احساساتش فرار کند. وقتی او به دختر دست پیدا میکند و نقشههای پیچیدهای برای انتقام میریزد، هیچکدام از آنها نمیتوانند پیشبینی کنند که این دنیای تاریک و پیچیده چه سرنوشتی برای آنها رقم خواهد زد.
یاس، دختری با استعداد خارقالعاده در طراحی، تصمیم میگیرد برای شرکت طراحی معروفی درخواست بدهد و با هیجان خود را برای شروع کار جدید آماده میکند. اما چیزی که نمیداند این است که رئیس این شرکت کسی است که قبلاً مسیر زندگیاش را به شکلی غیرمنتظره تغییر داده است...
ماجراهای یاس در کنار چالشهای کاری، به درگیریهای احساسی و معمایی گره میخورد. او باید با تضادها و تصمیماتی مواجه شود که هرکدام میتوانند سرنوشتش را تغییر دهند. از یکسو با معمای گذشته و رابطهاش با رئیس شرکت و از سوی دیگر با خانواده و دغدغههای عاطفیاش دستوپنجه نرم میکند.
رمان پای مرام به قلم سودا ترک داستانی عاشقانه و خانوادگی است که در محلهای قدیمی از پایینشهر جریان دارد. احمد، جوانی با غیرت، در شرایط سخت زندگی میکند و تمام تلاشش را میکند تا مادر و خواهرش را از مشکلات مالی رها کند. پدر احمد سالها پیش به دلیل پول از آنها رفته و حالا احمد باید بار مسئولیت خانواده را به دوش بکشد.
داستان زمانی پیچیدهتر میشود که احمد در موقعیتهای دشواری قرار میگیرد و در دو راهیهای سختی از زندگی باید تصمیم بگیرد. در همین راستا، شهاب، دوست نزدیک احمد، که او را در این مسیر حمایت میکند، همراه همیشگی اوست. اما تمام این تغییرات و آزمونها وقتی اتفاق میافتند که احمد با روشنا آشنا میشود. رابطه احمد و روشنا در روند داستان پیچیده میشود و به احوالات درونی احمد دگرگونیهای جدیدی میدهد.
پای مرام داستانی است از خانواده، صداقت و اصول انسانی که در موقعیتهای مختلف زندگی به چالش کشیده میشود. مرام احمد و همراهی با شهاب و خانواده، او را به شخصیتی برجسته در دل محله و در دنیای خود تبدیل میکند. این رمان به زیبایی و با قلمی روان، عشق و وفاداری را در بستر جامعهای که در آن زندگی میکنند، تصویر میکند.