مشخصات رمان:
شاه میداس من را نجات داد. او مرا از فقر و بدبختی بیرون کشید و به جایگاهی رفیع رساند. او مرا “گرانبهایش” مینامد، محبوبهاش. من زنی هستم که او با لمس طلاییاش مرا به طلا بدل کرد تا به همگان نشان دهد که به او تعلق دارم و تا قدرتش را به رخ بکشد. او به من امنیت بخشید و من قلبم را به او دادم. و اگرچه از کاخ بیرون نمیروم، در امن و امان هستم… تا زمانی که جنگ به قلمرو میرسد و یک معامله شوم سر میگیرد.
ناگهان، اعتمادم فرو میریزد و عشقم به چالش کشیده میشود. آنگاه درمییابم که شاید تمام آنچه دربارهی میداس میدانستم، اشتباه بوده است. این میلههایی که مرا در خود محبوس کردهاند، هرچند از طلا ساخته شدهاند، اما همچنان یک قفس هستند. و هیولاهایی که در بیرون، در انتظارند، ممکن است آرزو کنم که ای کاش هیچگاه آنجا را ترک نکرده بودم.
📖 نام رمان: دکتر شیطون من
✍️ نویسنده: حدیث و سارا
📜 ژانر: عاشقانه، خشن
📄 تعداد صفحات: ۸۵۱
📥 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و...
مردی خشک و جدی که بعد از چند سال برگشته تا انتقام خود را از مانیا، دختری که زمانی عاشقش بوده، بگیرد! او با نقشهای دقیق رئیس بیمارستانی میشود که مانیا در آنجا مشغول به کار است. مانیا بیخبر از همهجا وارد بازیای میشود که در آن با بیرحمی آزار میبیند و مجبور میشود به زور...
💥 یک داستان عاشقانه پرهیجان، پر از تنش و اتفاقات غیرمنتظره که شما را تا آخرین صفحه مجذوب خود میکند!
سیاوش بزرگمهر، مردی مورد اعتماد که سرپرستی فرزندان یتیم برادرش را بر عهده دارد، سالهاست به نورا دل بسته، عشقی دور از دسترس. نورا نیز عاشق سیاوش شده و رابطهای بین آنها شکل میگیرد. اما سیاوش رازهایی دارد که او را در بند کشیدهاند. از طرفی، آراز، پسر برادر سیاوش، نیز به نورا علاقهمند است.
آراز که مورد اعتماد نیست، مصمم است به هر قیمتی نورا را به دست آورد. در این میان، مونا، دختری که زمانی نیما را عاشق خود کرده و دلش را شکسته، اکنون با پشیمانی به دنبال راهی برای جبران است. آیا نورا و سیاوش میتوانند بر مشکلات غلبه کنند و به عشق خود برسند؟ آیا رازهای سیاوش فاش خواهند شد؟ و آیا آراز موفق به رسیدن به نورا میشود؟
دلوین، دختری 19 ساله، در یک مهمانی با دیاکو، یک مافیای قدرتمند دورگه ایتالیایی-ایرانی آشنا میشود. سرنوشت این دو نفر به یکدیگر گره میخورد، اما اتفاقات غیرمنتظرهای رخ میدهد. دلوین در یک حادثه به ظاهر میمیرد، اما در واقع زنده است و به تحصیل خود ادامه میدهد. دیاکو اما، از این راز باخبر میشود و…
داستان رمان آخرین یاقوت سیاه، روایتی پر از فراز و نشیب از عشق، خطر و دنیای زیرزمینی مافیا است. آیا دلوین و دیاکو میتوانند بر چالشهای پیش رو غلبه کنند و به وصال برسند؟ برای یافتن پاسخ این سوال، رمان را از سایت رویاتو دانلود کنید و از خواندن آن لذت ببرید.
رمان قاصدک های سپید داستان زندگی رستا، دختری بازیگوش و بیمسئولیت را روایت میکند. رستا با تکیه بر ثروت پدرش، بیشتر وقت خود را به تفریح و شیطنت میگذراند. در یکی از همین ماجراها، او نه تنها جان خود را به خطر میاندازد، بلکه باعث به هم خوردن رابطه تازهای که بین دوستش سایه و پسری به نام رضا شکل گرفته بود نیز میشود.
پدر رستا که از رفتارهای او به ستوه آمده، تصمیم میگیرد تا با قطع کردن پول تو جیبی او، تغییری در رفتارش ایجاد کند. او رستا را مجبور میکند تا در یکی از پروژههای خود مشغول به کار شود. این تصمیم آغاز مسیری جدید در زندگی رستا است که او را با چالشها و تجربههای جدیدی روبهرو میکند. در این مسیر، او با افرادی آشنا میشود که دیدگاهش نسبت به زندگی را تغییر میدهند و او را وادار به بازنگری در رفتارهای گذشتهاش میکنند.
آیا رستا میتواند با غلبه بر بیمسئولیتی و شیطنتهای خود، به فردی بالغ و مسئولیتپذیر تبدیل شود؟ آیا او در این مسیر جدید، عشق واقعی را پیدا خواهد کرد؟ رمان قاصدک های سپید با زبانی طنز و دلنشین، به این سوالات پاسخ میدهد و داستانی جذاب و سرگرمکننده را برای خوانندگان به تصویر میکشد.
ضماد داستان نبات ملک زاده، دختری مهربان است که در یک روستای قدیمی زندگی میکند. او تنها فردی است که برای ادامه تحصیل به شهر رفته است. در این میان، خاقان مردی مغرور و جذاب که فرزند ارشد مرحوم جهانگیر ایزدی است، پس از مرگ برادرش، فرزند پنج ماهه او را به سرپرستی میگیرد.
اما در یک حادثه، نبات مجبور میشود تا برای نجات جان تک برادرش، تصمیمی سخت بگیرد و به خونبس تن دهد. این تصمیم، مسیر زندگی او را به کلی تغییر میدهد و مشکلات و چالشهایی پیش روی او میگذارد که داستان را به سمت هیجان و احساسات پیچیدهای میبرد.