رمان عاشقانه افرا وی ای پی – دانلود رمان عاشقانه و طنر ایرانی
خرید رمان های عاشقانه بدون سانسور
پست های ویژه
مطالب محبوب
دانلود رمان رام نشدنی از مترجم آیدا (Aixi) با لینک مستقیم

خلاصه کتاب:

دانلود رمان رام نشدنی... همه دنیا فکر می‌کنن ما معشوقه همیم اما اون برادر سوپر استار منه! همه چیز از جایی تغییر می‌کنه که کارگردان مشهور، دیمین سوج، وارد زندگیمون می‌شه و فکر می‌کنه من کسیم که به خاطر پول و شهرت با سوپراستار بزرگ تن دادم. دیمین به خاطر رابطه‌های کنترل نشده و زیادش معروفه و حالا، انتظار داره با جاذبه‌های جذابش اغفالم کنه و با وجود پونزده سال اخلاف سن، منو برای خودش می‌خواد، غافل از اینکه ...!

 

  • مدیرکل افرا
  • 90 بازدید
دانلود رمان دشمن عزیز به قلم کریستن کالیهان با لینک مستقیم

خلاصه کتاب: دانلود رمان دشمن عزیز... دلیله بیکر و میکن سینت از هم متنفر بودن. میکن زیبا بود اما دلیله اینو میدونست که اون برخلاف اسمش خود شیطانه. این که اون با خواهر کمی شرور دلیله یعنی سامانتا قرار گذاشته بود هم چیز عجیبی نبود. وقتی اون دوتا از هم جدا شدن رویای دلیله به حقیقت پیوست: اون دیگه مجبور نبود میکن رو ببینه. تا این که ده سال بعد تو یک روز عادی دشمن قدیمی دلیله بهش تکست میده…

  • مدیرکل افرا
  • 71 بازدید
دانلود رمان هر مردی که میخواهم مال من باشد به قلم ریچل گیبسون با لینک مستقیم

خلاصه کتاب: دانلود رمان هر مردی که میخواهم مال من باشد... اتفاقی که در وگاس افتاد همیشه فقط به آن‌جا ختم نمی‌شود. پاییز هیون برای گذراندن تعطیلاتش در وگاس یک لیست داشت که شامل دیدن نمایش و رفتن به شهربازی بود و اصلاً فکرش را نمی‌کرد که درحالی‌ که با یک عوضی جذاب مثل سم‌لکلر ازدواج کرده است از خواب بیدار شود.از همان لحظه‌ای که نگاهش به او افتاده بود،سم مثل یک تکه دسر خوش‌مزه به او نگاه کرده بود و از آنجایی‌که پاییز معمولاً دختر مسئولیت‌پذیری بود…

  • مدیرکل افرا
  • 76 بازدید
دانلود رمان شیطان جذاب به قلم سارا کیت با لینک مستقیم

خلاصه کتاب:

دانلود رمان شیطان جذاب... بین خونه من توی بوستون و دوستم تو لاس وگاس دقیقاً ۲۷۱۶ مایل فاصله‌ست. وقتی باهام تماس میگیره تا بهم بگه در شرف ازدواجه و پنج روز دیگه توی جشنش بهم نیاز داره، چطور می‌تونم رد کنم؟ این طوفان‌ های زمستونی همه پروازها رو لغو کرده. از شانس خوبم، تنها کسی نیستم که از رسیدن به اون عروسی ناامیده.پدر کرستن، که من هیچ‌ وقت ندیدمش، بیرون آپارتمانم منتظره، و می‌خواد باهام کل کشور رو رانندگی کنه تا هیچ‌ کدوممون عروسی رو از دست ندیم…

 

  • مدیرکل افرا
  • 229 بازدید
دانلود رمان طرد شده (جلد اول) به قلم جیمن ایو با لینک مستقیم

خلاصه کتاب: دانلود رمان طرد شده... پدرم مرتکب یه اشتباه وحشتناک شد و فقط من باقی موندم تا تاوان کارش رو پس بدم! به عنوان گرگینه‌ای که تو یه گروه قدرتمند بزرگ شده؛ من باید به بهترین شکل ممکن زندگی می کردم. اما بعد از اینکه پدرم سعی کرد رهبرمون رو به قتل برسونه، به من برچسب یه خائنِ منفور، طرد‌شده، کثیف و به درد نخور زده شد! وقتی دیگه نتونستم زندگی بین گرگینه‌های گروه رو تحمل کنم، فرار کردم؛ اما ظاهرا اون‌ها دوست نداشتن کیسه بوکسشون که من بودم رو از دست بدن….

  • مدیرکل افرا
  • 79 بازدید
دانلود رمان بازگردانده شده (جلد دوم) به قلم جیمن ایو با لینک مستقیم

خلاصه کتاب:

دانلود رمان بازگردانده شده... اون‌ها همشون مرتکب یه اشتباه بزرگ شدن.‌ اشتباهی که باید بخاطرش تاوان سنگینی پس بدن! در طی ده سال گذشته، با من مثل یه قربانی رفتار شد. یه قربانی برای گرگینه‌های گروهم… یه قربانی برای جفت واقعیم؛ کسی که به بی‌رحمانه‌ ترین شکل ممکن منو از خودش طرد کرد. و یه قربانی برای سایه‌ی وحشی؛ کسی که برای رسیدن به اهدافش، از من سواستفاده کرد. یا شاید… واقعا سایه با من همچین کاری کرده؟ سایه‌… مردی که پر از راز و معماست و هرگز حاضر نمیشه افکار و نقشه‌هاش رو فاش کنه… اما من از یه چیز مطمئنم!

  • مدیرکل افرا
  • 77 بازدید
دانلود رمان فصل یاس های سفید به قلم مهدیه سعدی با لینک مستقیم

خلاصه کتاب: دانلود رمان فصل یاس های سفید... نگاهش را از آسمان نیمه ابریِ روز گرفت و از پشت هاله‌ی دود خاکستری رنگ سیگار، داد به حرف “p” انگلیسی که روی شیشه‌ی بخار گرفته‌ی ماشین نوشته بود و کمی بعد محو می‌شد! قبل از آن هم این کار را زیاد انجام داده بود. نه فقط روی شیشه‌ی شبنم زده‌ی ماشین و آینه و پنجره، بلکه پشت درِ همیشه بسته‌ی اتاقش، صفحه‌ی اول و آخر خاطراتش، روی درخت انار انتهای حیاطِ خانه باغ قدیمی و روی ساعد دستش. پسرِ عمه آفاق می‌گفت نبض احساس است. مستقیم به قلب می‌رسد…

  • مدیرکل افرا
  • 81 بازدید
دانلود رمان آقای گارسیا (جلد سوم) به قلم T_L_Swan با لینک مستقیم

خلاصه کتاب: دانلود رمان آقای گارسیا... اون جذاب، بزرگتر و محتاطه. از همون لحظه‌ی اولی که چشمامون با هم قفل شد می‌دونستم پر از مشکله. سرکارم باهاش ملاقات کردم، روز اولی بود که باریستا شده بودم. اون لبخند زد و من ذوب شدم… سپس قهوه‌‌ای که درست کردم رو مزه کرد و بخاطر طعم بدش انداختش دور. دوباره روز بعد و روزهای بعد اومد. از قهوه‌هام متنفر بود اما مدام برمی‌گشت. بازیشو میدونستم. به قهوه‌ام می‌گفت مرگی توی فنجون. و من بهش می گفتم هدیه‌ای از طرف خدا برای زن‌ها….

  • مدیرکل افرا
  • 72 بازدید
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان عاشقانه افرا وی ای پی – دانلود رمان عاشقانه و طنر ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.