سوفیا شایگان، دختری با اعتماد به نفس بالا و زبانی تند، مدیر رستورانیست به نام تشریفات که متعلق به پدرش است. همه چیز روال معمول خودش را دارد تا اینکه یک رستوران لوکس و مدرن در روبروی آن افتتاح میشود. اما صاحبان جدید این رستوران غریبههایی معمولی نیستند!
رقابتی جذاب، اتفاقاتی مشکوک، و حسهایی پیچیده بین سوفیا و پسر جوانی به نام با مداد فرهمند شکل میگیرد...
تشریفات فقط نام یک رستوران نیست؛ صحنهای است برای تقابل عقل و دل، قدرت و عشق!
چاووش، خلافکاری که با زندگی زیرزمینی و بدون هویت مشخص در دنیایی تاریک زندگی میکند، حالا وارد مسیری متفاوت شده و تلاش دارد در مسیر قانونی پیش برود. اما گذشتهاش هنوز سایهاش را بر شخصیتش انداخته است. در این میان، ماهک، دختری بیخبر از همهجا، اشتباهی وارد زندگی چاووش میشود...
اتفاقاتی که پیش رو دارند، سرنوشت هردوی آنها را دگرگون خواهد کرد.
حنا دختری نابیناست که با پدر و نامادریاش زندگی میکند. زندگیاش تا پیش از مرگ پدر، نسبتا آرام است، اما با مرگ پدر همهچیز تغییر میکند. نامادری بیرحمش او را به مردی غریبه میفروشد و حنا دو هفته در اسارت، تحقیر و شکنجه میگذراند. سپس زخمی، بیپناه و درمانده در خیابان رها میشود.
خانوادهای به نام "رستگار" حنا را پیدا کرده و سرپرستیاش را میپذیرند. رفتهرفته دخترک نابینا رنگ آرامش را میبیند؛ اما ناگهان با واقعیتی دردناک روبرو میشود: او باردار است…
نیلا دختری با گذشتهای تلخ است. زمانی عاشق دانیار مشرقی بوده اما دست تقدیر و اشتباهاتش، او را وارد رابطهای مخرب با پسری به نام سپهر کرده است؛ رابطهای پر از کنترل، تهدید، وابستگی و ترس.
حال پس از سالها، سرنوشت او را دوباره سر راه دانیار قرار میدهد، اما سپهر حاضر نیست بگذارد نیلا از او جدا شود. تهدید، فشار روانی و در نهایت اتفاقی شوم، مسیر زندگی نیلا را تغییر میدهد...
عشق، تردید، خشم، دلهره و نجات، دستبهدست میدهند تا داستانی نفسگیر خلق شود.
رمان چراغ قوه (سرگذشت آنا) داستان زندگی دختری به نام آنا را روایت میکند که در دوران انقلاب تبریز و در خانوادهای قدرتمند و جنگجو به دنیا آمده است. آنا دختر آقاخان یکی از مالکان بزرگ تبریز است. در این رمان، شاهد زندگی او در روزگار پر آشوب تبریز خواهیم بود که از یک سو پر از زیباییها و شور زندگی است و از سوی دیگر، سرشار از چالشها و فراز و فرودهای پیچیده.
داستان آنا بهویژه در بخشهایی از زندگی او که درگیر بحرانهای اجتماعی و عاطفی میشود، پر از احساسات و دغدغههای درونی است که زندگی او را تحت تاثیر قرار میدهد.
رمان ناسور عشق، غزل، دختر یک مرد بازاری و سنتی، و دانیال، پسری که پدرش درباری بوده و بعد از انقلاب از کشور فرار میکند، عاشق هم میشوند. سالها میگذرد و تیارا، دختر دانیال، بیخبر از گذشته، دلباختهی یوسف، پسر غزل که از او دوری میکند، میشود. تا اینکه تیارا، دختر دانیال، با دلی پر از اشتیاق و عشق، به یوسف، پسر غزل نزدیک میشود. او هر روز در بازار، چشمانش را به دنبال یوسف میگرداند. اما یوسف، پسر غزل، همچنان در دوری میماند. او به دلیل گذشتهی تاریک خود، نمیتواند به عشق تیارا پاسخ دهد.
مشخصات رمان:
اسم رمان سودا و رادمان
اسم نویسنده: ملیسا حبیبی
ژانر رمان: انتقامی، طنز، عاشقانه
فرمت رمان: PDF
مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و...
رمان سودا و رادمان داستان سودا، دختری که در دانشگاه عاشق رادمان میشود، اما وقتی با خواهرش آشنا میشود، عشق آنها نیز شکل میگیرد. رادمان در نهایت با خواهر سودا ازدواج میکند. سودا برای فراموش کردن رادمان به خارج از کشور میرود تا ادامه تحصیل دهد. پس از چهار سال، بازگشته و متوجه میشود که هنوز به رادمان بیحس نیست. برای همین، تصمیم میگیرد با اولین خواستگارش ازدواج کند…
مشخصات رمان تارگت:
اسم رمان: تارگت
اسم نویسنده: گیسو خزان
ژانر رمان: انتقامی، عاشقانه
فرمت رمان: PDF
مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و...
رمان تارگت، میران محمدی، پسری سختگیر و متعصب نسبت به جنس مونث است. او زخمهایی از اتفاقات گذشته زندگی خورده است و در جستجوی آرامش است. برای زدن زخمهای مشابه خودش در قلب، دخترش را پیدا میکند. این دختر سوژهای برای زندگی او میشود، دختری که باید تقاص مادرش را پس بدهد. او ساده و سر به زیر است، اما به نظر میرسد مناسبترین گزینه برای سیبل هدف شدن باشد…
📌 مشخصات رمان
📚 نام رمان: خان کوچک
✍️ نویسنده: فاطمه عبدی
📖 ژانر: عاشقانه، معمایی
📂 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و...
رمان خان کوچک، فواد خانی، مردی که با اخمهایش تن مردم روستا را میلرزاند، دل در گروی دخترعمویش دارد. اما درست در میان این عشق، سراب، خدمتکار عمارت، عاشق مردی فراری میشود و تصمیم به فرار با او میگیرد. این خیانت و فرار، زخمی عمیق بر غرور فواد میزند و او تصمیم میگیرد سراب را عذاب دهد تا زمانی که...
🔹 دخترعموی فواد متوجه عشق او میشود و حقیقتی را درک میکند...
🔹 اما در شب حجله، سراب توسط محمد دزدیده میشود و سرنوشت همه تغییر میکند...
📖 این رمان عاشقانه و معمایی، داستانی پر از کشمکش، عشق، خیانت و رازهای خانوادگی است که شما را تا آخرین صفحه مجذوب خود خواهد کرد.
رمان بانوی سرخ داستان دختری به نام هورام است که با اتفاقی که در کودکی برایش میافتد، تبدیل به فردی گوشهگیر و منزوی میشود. هورام تنها در دنیای مجازی به زندگی ادامه میدهد و در این فضا شخصیت جدیدی از خود میسازد. داستان به بررسی زندگی او، افکارش و اتفاقاتی که سرنوشتش را تغییر میدهند، میپردازد.