دانلود رمان سارا از رویا قاسمی با لینک مستقیم
اسم رمان: سارا
نویسنده: رویا قاسمی
ژانر: عاشقانه
فرمت فایل: PDF
مدت زمان مطالعه: حدود 6 الی 7 ساعت (تقریبی بر اساس حجم رمان)
مناسب برای مطالعه در: گوشی، تبلت، لپتاپ، کامپیوتر، آیفون و سایر سیستمهای هوشمند
سارا، دختری ۲۲ ساله، در کودکی شاهد جدایی پدر و مادرش بوده و اکنون با مادرش زندگی میکند. مادر او مهندس صنایع غذایی در کارخانه شکلاتسازی است و زندگی آرامی دارند. همهچیز تا زمانی خوب پیش میرود که مادر تصمیم به ازدواج با رئیس کارخانه، هوشنگ خان، میگیرد. سارا با این تصمیم مخالف است اما مخالفتش بیثمر میماند. پس از ازدواج، سارا با برادر هوشنگ خان آشنا میشود. مردی ۱۱ سال بزرگتر از او، جدی، جنتلمن و تأثیرگذار. سارا که در مقابل احساساتش ناتوان است، وارد مسیری عاشقانه و پرکشمکش میشود…
بوی زیادی خوب شکالت داغ و وانیل را نفس میکشم. نگاه درخشانم روی دستگاههای بزرگی که از توی دلشان شکالتهای عزیز و دوستداشتنی خارج میشود جدا نمیشود. همه کارگرها لباس فرم آبی رنگ بر تن دارند و روی دهانشان ماسک و بر دستشان دستکشهای سفید پوشاندهاند. با چشمانم برای شکالتها الومیترکانم. آب دهان جمعشدهام را که حاصل دیدن شکالتهای دوستداشتنیست قورت میدهم! کولهام را روی دوشم جابهجا میکنم نگاه حسرتزدهام را برمیدارم!
اما طاقت نمیآورم، نگاهم را در اطراف میچرخانم، کسی حواسش به من نیست. از روی دستگاه در حال حرکت شکالتی را برمیدارم و شتابان به سمت دفتر کارمان میروم. همانجا پشت در شکالت را در دهانم میگذارم. از طعم شیرین و فوقالعادهاش چشمانم را میبندم! زبانم را روی دندانم میکشم تا اثرات حاصل از این ماده شیرین را پاک کنم. با آستین مانتویم لب و دهانم را پاک میکنم. اگر مامان شکوه مرا ببیند!!!
چند ضربه به در میزنم
_ بفرمایید داخل.
با شتاب در را باز میکنم
_ سالم!
بلند و پر از انرژیام. لبخند را روی چهره خستهاش میآورد.
_ سالم، زود اومدی!؟ دیجی رمان
کولهام را روی مبل میاندازم، میروم و محکم گونهاش را میبوسم، صورتم را به گونهاش میچسبانم در حالی که دستانم دور گردنش حلقه شده
_ استادمون نیومد!
گونهام را میبوسد
_ ده دقیقه از کارم مونده بعدش میریم.
سرم را تکان میدهم و میروم و خودم را روی مبل میاندازم، هر دو پایم را روی میز میگذارم، سرش درون لپتاپ است.
_ از پایاننامهات چه خبر؟
_ خبرای خوب خوب…
نگاهش که روی پاهای هوا شدهام روی میز میافتد، اخم میکند
_ چند بار بگم…
نمیگذارم ادامه دهد، پاهایم را برمیدارم
_ چشم!
و چشمانم را در کاسه میچرخانم!
_ اونطوری هم نکن چشمات و، واسم بدم میاد!
سرم را کج میکنم
_ چشم!
چشمغرهای برایم میرود و میخندم. لپتاپش را میبندد، میزش را مرتب میکند و کیفش را برمیدارد، کولهام را میگیرم و میرویم. لیوان نوشابهام را سر میکشم در حالی که از گاز موجود در نوشابه دماغم به سوزش میافتد میگویم
_ مامان یه فکری واسه ماشین آخرین سیستممون بکن توروخدا
اگر شما نویسنده محترم این اثر هستید و رضایتی از انتشار آن در این سایت ندارید، لطفاً از طریق بخش تماس با ما، درخواست حذف اثر خود را ثبت کنید تا در سریعترین زمان ممکن رسیدگی شود.
اگر به دنبال یک داستان عاشقانه واقعی با فضای کاری متفاوت، شخصیتپردازی قوی و نثری روان هستید، رمان سارا انتخابی بینقص است. همراه با احساسات لطیف، چالشهای خانوادگی، و تصمیمگیریهایی که ممکن است در واقعیت با آنها روبرو شویم. مطالعه این رمان تجربهای دلنشین برای هر خوانندهای خواهد بود.
اگر این رمان رو خوندی یا قصد خوندنش رو داری، حتماً نظرتو در کامنتها برامون بنویس. ما مشتاق خوندن دیدگاههات هستیم.
دانلود رمان سارا از رویا قاسمی
سارا، دختری ۲۲ ساله، در کودکی شاهد جدایی پدر و مادرش بوده و اکنون با مادرش زندگی میکند. مادر او مهندس صنایع غذایی در کارخانه شکلاتسازی است و زندگی آرامی دارند. همهچیز تا زمانی خوب پیش میرود که مادر تصمیم به ازدواج با رئیس کارخانه، هوشنگ خان، میگیرد. سارا با این تصمیم مخالف است اما مخالفتش بیثمر میماند. پس از ازدواج، سارا با برادر هوشنگ خان آشنا میشود. مردی ۱۱ سال بزرگتر از او، جدی، جنتلمن و تأثیرگذار. سارا که در مقابل احساساتش ناتوان است، وارد مسیری عاشقانه و پرکشمکش میشود...