دانلود رمان چراغ قوه (سرگذشت آنا) pdf از یاسمین شریف رایگان
دانلود رمان چراغ قوه (سرگذشت آنا) pdf از یاسمین شریف
نام اثر: چراغ قوه (سرگذشت آنا)
نویسنده: یاسمین شریف
ژانر: عاشقانه، تاریخی
فرمت فایل: PDF
حجم: 2300 کیلوبایت
تعداد صفحات: 837
وضعیت: کامل – بدون سانسور
قابل مطالعه در: موبایل، تبلت، ویندوز، اندروید و iOS
رمان چراغ قوه (سرگذشت آنا) داستان زندگی دختری به نام آنا را روایت میکند که در دوران انقلاب تبریز و در خانوادهای قدرتمند و جنگجو به دنیا آمده است. آنا دختر آقاخان یکی از مالکان بزرگ تبریز است. در این رمان، شاهد زندگی او در روزگار پر آشوب تبریز خواهیم بود که از یک سو پر از زیباییها و شور زندگی است و از سوی دیگر، سرشار از چالشها و فراز و فرودهای پیچیده.
داستان آنا بهویژه در بخشهایی از زندگی او که درگیر بحرانهای اجتماعی و عاطفی میشود، پر از احساسات و دغدغههای درونی است که زندگی او را تحت تاثیر قرار میدهد.
يکي از آن روزها اواسط مرداد ماه تیر مستقیم آفتاب بود و گرماي هوا، دست و پاي شمس را لب نهر آبي که از انتهاي باغ میگذشت میشستم و آوازی زیر لب زمزمه میکردم، شرشر آب و خنده هاي سرخوش و كودكانهي شمس به وجدم آورد و صدایم بلند شد میخواندم و دستانم را میان آب زلال فرو میکردم پایین چارقد و تنبانم خیس آب شده بود، شمس با دستان کوچکش رویم آب میپاشید و من هم به قهقهه می خندیدم و همراه پرنده ها چهچهه میزدم که از حس حرکت جسم تيزي میان پشتم سر برگرداندم و در عـین ناباوري صمدخان و يکي از دخترانش را دیدم خدا میداند چه حالي داشتم به زحمت و جان کندن بلند شدم و چارقدم را جلو کشیدم.
_س…س… سلام…خان… من… من…
_بهجت السلطنه مرا به اینجا آورد میگفت صداي خوشي از میان باغ مي آيـد!-مع… معذرت ميخواهم خان! من… من کنیز شمام شما را بخدا جسارتم را ببخشید. -نامت چیست؟ گریه ام گرفته بود بغضم را به زحمت بلعیدم و سرم را پایین انداختم. -من را عفو کنید به جـان بچهام نميخواستم جسارت کنم و صدایم را به سرم بیاندازم… -بس است دیگر گفتم نامت را بگو، براي چه اینقدر عز و جز ميكني؟
-دختر عظیم خدا بیامرزم… آقا. -نامت را بگو دختر عظیم نازنده آقا مرا ببخشید آقا همین الان میروم گورم را گم میکنم. -نميخواهد گور به گور شوي دختر جان! خوف نکن! امروز سر دماغم خیالت تخت.
-شما بزرگ ما هستید خان! ارباب شلاقش را به دست پیشکارش كه يك قدم عقبتر خـبردار ایستاده بود و نوك سبیلش را میجوید سپرد و روي سنگي نشست دخترش هم که با آن لباس پرچین سفید تخته شبیه گوسفندی چاق و پرواري شده بود هن هن کنان کنار پدر رفت و بیـخ گوشش زمزمه کرد. دل توي دلم نبود …
آنا: دختر آقاخان و شخصیت اصلی داستان که در دنیای پرآشوب تبریز زندگی میکند و در تلاش است تا مسیر خود را پیدا کند.
صمدخان: یکی از شخصیتهای مهم در زندگی آنا که در تعاملاتش با آنا تاثیرگذار است.
شمس: کودک شاد و بازیگوش که به نوعی نمادی از شادیهای ساده در زندگی آنا است.
✅ داستان تاریخی و عاشقانه با فضایی غنی از تاریخ تبریز
✅ پردازش جذاب شخصیتها و روابط پیچیده
✅ نثر روان و دلنشین که خواننده را در دنیای داستان غرق میکند
✅ روایتگر یک داستان پر از احساسات و چالشهای عاطفی
✅ کاوش در پیچیدگیهای جامعه و خانوادههای قدرتمند در دوران انقلاب تبریز
برای دانلود نسخه کامل و بدون سانسور رمان چراغ قوه (سرگذشت آنا)
اگر این رمان را خواندهاید یا قصد دارید آن را بخوانید، خوشحال میشویم نظرتان را در بخش کامنتها با دیگران به اشتراک بگذارید. آیا آنا میتواند در این شرایط سخت به زندگیاش ادامه دهد؟ یا سرنوشت او در این دنیای پیچیده تغییر خواهد کرد؟
دانلود رمان چراغ قوه (سرگذشت آنا) pdf از یاسمین شریف
رمان چراغ قوه (سرگذشت آنا) داستان زندگی دختری به نام آنا را روایت میکند که در دوران انقلاب تبریز و در خانوادهای قدرتمند و جنگجو به دنیا آمده است. آنا دختر آقاخان یکی از مالکان بزرگ تبریز است. در این رمان، شاهد زندگی او در روزگار پر آشوب تبریز خواهیم بود که از یک سو پر از زیباییها و شور زندگی است و از سوی دیگر، سرشار از چالشها و فراز و فرودهای پیچیده.
داستان آنا بهویژه در بخشهایی از زندگی او که درگیر بحرانهای اجتماعی و عاطفی میشود، پر از احساسات و دغدغههای درونی است که زندگی او را تحت تاثیر قرار میدهد.