رمان عاشقانه افرا وی ای پی – دانلود رمان عاشقانه و طنر ایرانی
خرید رمان های عاشقانه بدون سانسور
پست های ویژه
مطالب محبوب
Rate this post
دانلود رمان طلا از خاطره خزائی با لینک مستقیم

دانلود رمان طلا از خاطره خزائی با لینک مستقیم

رمان طلا اثر خاطره خزائی – داستانی از عشق، غیرت و سرنوشت

مشخصات رمان:

📖 نام رمان: طلا
✍️ نویسنده: خاطره خزائی
📜 ژانر: عاشقانه
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپ‌تاپ، کامپیوتر، آیفون و…


خلاصه رمان طلا 

رمان طلا داستان درباره‌ی مردی است که در پایین شهر زندگی می‌کند و با غیرت و پهلوانی خود در میان مردم شناخته شده است. او مردی است که حساسیتش همه را به خود جلب می‌کند و در عین حال، در برابر سرکشی‌ها و زبان‌تیزی‌های طلا قرار می‌گیرد.

طلا زنی متفاوت است؛ جسور، زبانی تند دارد، اما همین ویژگی‌ها باعث می‌شود که اتفاقات جالبی بین او و این مرد رقم بخورد. آیا این دو که از دو دنیای متفاوت‌اند، می‌توانند به درک مشترکی برسند؟ آیا عشق می‌تواند بر تمام تفاوت‌ها غلبه کند؟


رمان‌های مرتبط با رمان طلا pdf:


بخشی از رمان طلا رایگان اثر خاطره خزائی

سمت آشپزخانه راه افتادم.
– نمی‌خواد، خودم یه چیز ساده درست می‌کنم. واسه بچه‌هایی که تو حیاطن هم درست کنم؟ یا شام خوردن؟
– اونا رو فرستادم رفتن.

سر جایم خشکم زد! یعنی من و او در حال حاضر کاملاً تنها بودیم؟
زیر لب لعنتی فرستادم.
– لعنت به کی؟ به من؟ یا به اونا که رفتن؟

با صدایش هینی کشیدم و به عقب برگشتم.
– این چه طرز رفت و آمده؟ یه صدایی از خودت در بیار! مثل جن ظاهر میشی، آدمو زهر ترک می‌کنی!

دستانش را به نشانه تسلیم بالا آورد.
– خیلی خوب، ببخشید، حواسم نبود.

نگاهم به تیشرتش افتاد. خونی بود!
– معنی استراحت رو نمی‌فهمی، نه؟ تا وقتی که این زخمت خوب بشه، باید استراحت کنی! نباید از جات بلند شی! ببین، اینقدر بهش فشار آوردی که خونریزی کرده!
– الان تو نگران منی؟

شوکه شده با دهان باز نگاهش کردم.
از شیطنت نگاهش خبری نبود، چشمانش کاملاً جدی و منتظر بود.

– نگرانی بلایی سرم بیاد؟
+ این چه سوالیه؟ من یه دکترم، وضعیت بیمارم برام مهمه.

لبخندی زد و نگاهی به سرتاپایم انداخت. نگاهش پر از مهر و محبت بود.
– چه خوبه که هستی خانم دکتر…

لحظه‌ای سکوت کرد و با لحنی آرام ادامه داد:
– قبل از تو، وقتی زخمی می‌شدم، می‌اومدم تو این خونه، خودم زخم خودمو می‌بستم، خودم خودمو درمان می‌کردم… مخلص کلام اینه که ممنونم ازت.

نگاهش جدی‌تر شد.
– اینم بگم که این ترس تو چشات بریزه. نمی‌دونم منو چجوری شناختی، ولی من حیوون نیستم که خونه رو…

ناگهان سکوت کرد.
چشمانم به لب‌های نیمه‌بازش دوخته شد. چه می‌خواست بگوید؟ چرا ناگهان متوقف شد؟

دست‌هایم را در هم قلاب کردم. حس عجیبی داشتم، اما نمی‌دانستم چه بود. شاید ترس، شاید هم چیز دیگر…

او نگاهش را از من گرفت و به سمت کابینت رفت، در را باز کرد و لیوانی بیرون آورد.

– چای می‌خوری؟

لبم را تر کردم و آرام گفتم:
– نه، ممنون.

– پس بشین، شاید لازم باشه زخمتو دوباره ببندم.

حرفی نزدم، اما می‌دانستم حق با اوست. به آرامی روی صندلی نشستم و نگاهش کردم که چطور با دستان زخمی‌اش لیوان را پر از آب کرد.

چطور با این زخم‌ها، هنوز این‌قدر محکم بود؟


📢 پیشنهاد ویژه:

اگر عاشق داستان‌های احساسی، پرکشش و پر از شخصیت‌های خاص هستید، این رمان رو از دست ندید!

🔹 نظرتون درباره‌ی این رمان چیه؟ توی کامنت‌ها برامون بنویسید! 💬✨

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب

رمان طلا اثر خاطره خزائی – داستانی از عشق، غیرت و سرنوشت

مشخصات رمان:

📖 نام رمان: طلا
✍️ نویسنده: خاطره خزائی
📜 ژانر: عاشقانه
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپ‌تاپ، کامپیوتر، آیفون و...


خلاصه رمان طلا 

رمان طلا داستان درباره‌ی مردی است که در پایین شهر زندگی می‌کند و با غیرت و پهلوانی خود در میان مردم شناخته شده است. او مردی است که حساسیتش همه را به خود جلب می‌کند و در عین حال، در برابر سرکشی‌ها و زبان‌تیزی‌های طلا قرار می‌گیرد.

طلا زنی متفاوت است؛ جسور، زبانی تند دارد، اما همین ویژگی‌ها باعث می‌شود که اتفاقات جالبی بین او و این مرد رقم بخورد. آیا این دو که از دو دنیای متفاوت‌اند، می‌توانند به درک مشترکی برسند؟ آیا عشق می‌تواند بر تمام تفاوت‌ها غلبه کند؟

لینک های دانلود
  • مدیرکل افرا
  • 58 بازدید
  • برچسب ها:
مطالب مرتبط
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان عاشقانه افرا وی ای پی – دانلود رمان عاشقانه و طنر ایرانی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.